خانه > شخصی > سي‌ساله شدم

سي‌ساله شدم

شوخي شوخي، جدي جدي ، سي سالم شد .

هميشه فكر مي‌كردم وقتي سي سالت بشه، يعني ديگه جواني تموم شده، هر شيطنتي كه مي‌خواستي كردي و حالا بايد ديگه خانم باشي، اون موقع‌ها خيلي اين روز رو دور مي‌دونستم، اما حالا بسرعت فرا رسيده است و من مي‌ترسم.

دهه گذشته واقعا لذت‌بخش بود، و به معناي واقعي تا جايي كه اين كشور و قوانينش اجازه ميداد جوانيم را كردم كه بابت اين فرصت هميشه و هميشه از خانواده‌ام بخصوص قبل از ازدواج از مادرم و بعد از ازدواج از آقاي همسر سپاسگزارم، بااينحال دلم مي‌خواست اين روز ديرتر مي‌رسيد.

تا اين روز بخصوص هيچ وقت سن بصورت عددش برام مفهومي نداشته ، اما بدترين نكته‌اي كه الان وجود داره اينه كه براي اولين بار در عمرم واقعا احساس مي‌كنم سن روحيم با سن شناسنامه‌ايم يكي هستش و اين فكر منو مي‌ترسونه. انگار در حصار سن گير افتاده‌ام.

اما چه خوشم بياد چه بدم بياد ، اين رواليه كه بايد طي بشه، و يجوري بايد بهش فايق بيام.پس ترسان و لرزان پيش بسوي دهه چهارم زندگي 🙂


پ.ن : مي‌بخشيد اگر اين پست درهم و برهم بود، اين روزها خودم هم درهم و برهم هستم ،شايد هم جاي اين حرفها در وبلاگ نيست اما نمي تونستم براي روز تولدم هيچي نگم، هميشه و هميشه اين روز برام مهم‌ترين روز در زندگيم بوده‌است. :))) باور نمي‌كنيد از آقاي همسر بپرسيد چندتا ريمايندر در چندجا گذاشته تا يادش بمونه اين روز رو و آرامش رو براي يكسال تجربه كنه :))

دسته‌ها:شخصی
  1. جون 9, 2010 در 6:46 ق.ظ.

    سلام و مبارك باشه سى بار به بالا 🙂
    اون سال يادمه كه دوربين خيلى مدرنى كه اگه اشتباه نكنم مدل روز نيكون بود كادو گرفتى و چه عكسهاى خوبى هم باش گرفتى. امسال آيا چى باشه؟؟؟ چيزى كه باعث تضمين يك سال آرامش خانوادگى باشه :))

    • جون 9, 2010 در 8:44 ق.ظ.

      سلام ممنون بابونه عزیز ، بله اون سال دوربین بود و کنون البته 🙂 امسال آقای همسر خیلی خجالت داد لپ تاپ گرفت، اما همه اینها شوخی است. لپ تاپ یا یه شاخه گل یا صرف بیاد داشتن این روز از طرف ایشان برای من یک معنی را دارد 🙂

  2. جون 9, 2010 در 6:50 ق.ظ.

    تولدت مبارک…
    به دهه چهارم زندگی خوش اومدی… سی سالگی خوبی داشته باشی پر از شر و شور.

    • جون 9, 2010 در 8:44 ق.ظ.

      ممنون کورال عزیز، واقعا لطف کردی 🙂

  3. جون 9, 2010 در 7:21 ق.ظ.

    تولدت مبارك باشه مريم خانم . ان شاء الله تولد 300 سالگي 😀

    • جون 9, 2010 در 8:44 ق.ظ.

      بسیار بسیار سپاسگزارم علیرضا خان از لطفتون

  4. جون 9, 2010 در 7:58 ق.ظ.

    تولد شما مبارک

  5. جون 9, 2010 در 8:08 ق.ظ.

    طبیعتاً روز مهمی هست. برای همین اینجوری حائز اهمیته 🙂
    بعدش به نظر من، سعی نکنین تاریخ شناسنامه‌ای رو خیلی به روحیه‌تون مربوط کنین. تا جایی که هست، باید خوب زندگی کرد، پر از شادی و سرزندگی. این دهه‌ای که شروع شده رو هم، با امدادهای غیبیِ آقای همسر شبیهِ همون دهه‌ی قبلی جلو ببرید خب. پر از اتفاقای جالب و دوست داشتنی.
    یه دنیا تبریک میگم بهتون. پر از لحظه‌های خوب، در کنار آدمای خوب. شادباش میگم این روز رو 😉 روزی که خاصه! واسه خاطر کسی که توش به دنیا اومده و شادیِ خاص خودش رو داره…

    • جون 9, 2010 در 8:48 ق.ظ.

      ممنون بسیار زیاد ، تمام سعیم رو خواهم کرد 🙂

  6. جون 9, 2010 در 10:01 ق.ظ.

    سلام
    تولدتون مبارک D:

  7. جون 9, 2010 در 12:02 ب.ظ.

    تبریک تبریک تبریک، شادباش و به امید تندرستی، سلامتی، شادی، دل خوش و موفقیت در کنار عزیزان 🙂

    • جون 9, 2010 در 12:47 ب.ظ.

      بسیار بسیار سپاسگزارم 🙂

  8. جون 9, 2010 در 12:07 ب.ظ.

    مبارک باشه خانوم
    حالا تا صد سالگی خیلی مونده که جوانی تموم بشه.

    • جون 9, 2010 در 12:48 ب.ظ.

      بسیار بسیار سپاس:))) کامنت روحیه بخشی بود 🙂

  9. جون 9, 2010 در 12:09 ب.ظ.

    جدی جدی تبریک می‌گم.

  10. Alex
    جون 9, 2010 در 1:20 ب.ظ.

    تبریک. امیدوارم تولد….
    جای سال رو خالی گذاشتم که خودتون انتخاب کنید:)
    تا هر وقت که بخواهید. زنده باشیدو سلامت و خندان.

    • جون 9, 2010 در 1:35 ب.ظ.

      ممنون امین عزیز 🙂 اون سال تازمانیکه دوستان به این خوبی داشته باشم، عددش مهم نیست 🙂

  11. جون 9, 2010 در 3:25 ب.ظ.

    سلام دوست عزيز، تولدتون رو تبريك ميگم
    اين حسي است كه براي خيلي از افراد در اين سن ايجاد ميشه دوست من
    لطفا» اين مطلب رو مطالعه كنيد
    http://napteam.com/?p=1511

    • جون 9, 2010 در 3:46 ب.ظ.

      ممنون مهزیار عزیز، بسیار لطف کردی و مطلبی رو هم که بهم پیشنهاد کردی عالی بود:) حداقل آدم میدونه خیلی های دیگه این حس عبور از 2 به 3 رو دارند 🙂

  12. جون 9, 2010 در 5:42 ب.ظ.

    اول: از همه تولدتون مبارک!

    دوم: درباره اون حس، منم این حس دارم البته برای بیست سالگی! فکر میکنم از اون موقع تازه جوانیم شروع میشه 🙂

    سوم:‌اصلا دوست ندارم سی ساله بشم چون فکر میکنم پیر میشم

    پیروز باشید

    • جون 9, 2010 در 5:53 ب.ظ.

      اول : ممنونم 🙂 دوم این دوران را با خوشی بگذران 🙂 چه بخواهی چه نخواهی این روز میرسه، اما راهی طولانی در پیش داری ، نگران نباش :))

  13. جون 9, 2010 در 6:36 ب.ظ.

    مبارکا باشه. انشالله دهه‌ها تموم نشن. اگه تولدتو میدونستیم، برات یه تبریک پیشاپیش می‌زدیم. سی‌سالگی برای زنا خیلی مهمه. یکی از دلایلش همونیه که گفتی.

    • جون 10, 2010 در 3:21 ب.ظ.

      ممنون :))) همين الان هم بسيار خوشحال شدم :)) مرسي

  14. برج سينا !
    جون 10, 2010 در 11:41 ق.ظ.

    سلام.
    تبريك

    • جون 10, 2010 در 3:21 ب.ظ.

      سلام دوست قديمي 🙂 ممنون 🙂 از ديدنت اينجا خيلي خيلي خوشحال شدم 🙂

  15. بامدادی
    جون 10, 2010 در 12:54 ب.ظ.

    صندوقک جان. منم وقتی سی ساله شدم همین حس رو داشتم 🙂

    ولی هر روز که می‌گذره بیشتر معتقد می‌شم که جوانی به سن کم نیست (و برعکس).

    همیشه جوان باشی.

    دوستارت
    بامداد

    • جون 10, 2010 در 3:22 ب.ظ.

      بامدادي عزيز بسيار بسيار ممنون 🙂 كامنتت خيلي بهم روحيه داد ، مرسي 🙂

  16. جون 10, 2010 در 3:12 ب.ظ.

    سلام مریم جان
    خیلی خیلی مبارک باشه عزیزم ایشالا صد سالگیتم تو وبلاگت بنویسی ما بازم بیایم تبریک بگیم
    همیشه شاد و خوشبخت باشی :*

    • جون 10, 2010 در 3:23 ب.ظ.

      زهراي عزيز ، سپاس بسيار زياد از تو 🙂 در كنار دوستاني چون شما آدم تا زنده است وبلاگ مي نويسد :))

  17. جون 11, 2010 در 6:27 ب.ظ.

    آخییی. مبارکه :** ببخشید من خیلی دیر رسیدم

    • جون 12, 2010 در 1:44 ب.ظ.

      مرسي مرسي مريم حان :)) همين لطفت يه دنياست برام، دير و زود نداره 🙂

  1. فوریه 25, 2014 در 3:31 ب.ظ.

برای صندوقک پاسخی بگذارید لغو پاسخ