رای میدادم اگر میتوانستم
سال 76 من رای اولی بودم، سرشار و از ذوق و شوق و هیجان. آماده برای بهتر کردن زندگی برای خودم و دوستام و الان بعد از بیست سال همچنان از رایی که اون سال دادم راضیم. کاری که خاتمی با ایران و مردم ایران کرد خیلی بیشتر از بهتر شدن وضعیت اقتصادی بود. خاتمی درهای اینترنت رو بروی ایران باز کرد و روزنامه نگاری رو جان دوباره بخشید. هرچند دادگاه های مطبوعات کمر به قتل عام روزنامه های نوپا بستند اما از دل هر تعلیق یه روزنامه جدید متولد شد.
همه اینها آغازگر راهی شد که مردم رو به 88 رسوند، به اینکه برای حقمون سکوت نکنیم. به نتیجه نرسید اما بازهم یه .نقطه عطف بود توی آگاه کردن مردم، توی نشون دادن واقعیات به دیگران
الان سال 96 هستش و من از هزاران کیلومتر اون طرف تر فقط میتونم نظارهگر باشم و نهایتا تو تلگرام و فیس بوک و توییتر چیزهایی که می خونم رو برای بقیه هم بفرستم. اگر و اگر ایران بودم برای زندگی بهتر رای اولیهای امسال . .حتما رای میدادم .، برای اینکه اونها هم باید به آینده امیدوار باشند نه اینکه همش در ترس زندگی کنند
اگر ایرانید و میخواید رای ندید به خودتون و شناسنامتون فکر نکنید. به اون جوونهای 18،19 ساله ای فکر کنید که زندگیشون با اومدن کسی مثل رءیسی حتما نابود میشه. اگر سیتیزن هستید در تورنتو رفتن تو بوفالو می تونه مثل یکی از کلی سفرهای کوتاهی باشه که تو لانگ ویکندها میرید، به خواهرزاده برادرزاده هاتون تو ایران فکر کنید. به خواهر برادرهاتون و برید رای بدید. راه دموکراسی طولانیست و نیازمند صبر و پایداری.